محمد متینمحمد متین، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

پسر گلم محمد متین

برف بازی

روز دوشنبه شنیدیم یکی از روستاهای شهرمون(لایزنگان) برف اومده چون شهر ما هم اصلا برف نمیاد رفتیم لایزنگان برای برف بازی متین سرماش شده بود و بینیشم قرمز کرده بود دیگه رفت داخل ماشین نشست   اینجا فقط روی کوهها کمی برف میریزه اینم عکسش   ...
18 دی 1392

سری دوم عکسهایی از متین

یک دوربین دیجیتال خریدیم هدیه اش چاپ 30 عکس رایگان بود که بابایی شب تولد متین بهش داد این هم عکسهای چاپ شده  به اضافه چند تا از عکسهای قبل متین ...
18 دی 1392

جشن تولد 3 سالگی

متین جان به چند دلیل تولدت با چند روز تاخیر گرفتیم ی ک ت و ل د خ و د م و ن ی   قبل از اینکه مهمونا بیان اینجا منتظری بابا کیک تولدت بیاره   اینم از کیک تولدت شروع تولد اینم از کادوهای تولد دستشون درد نکنه این از طرف دایی میثم و زن دایی این از طرف دایی مهرداد و زن دایی و امیر حسین این به اضافه یک پلاستیک خوراکی از طرف مامانا این از طرف دایی مجید این از طرف بابایی (عکسها هم سورپرایز بابایی) اینم از طرف خودم خیلی ناقابل عزیزم چند پیش رفتیم خونه دوستت یگانه 20000 مامان یگانه بهت هدیه داد اینجا...
14 دی 1392

خلاقیت

هر وقت مداد رنگی وباتری و... میاد دستش باهاش یه چیزی درست میکنه  هر دفعه هم مدل جدید درست میکنه بعدش میگه مامان خوشگله اومد گفت مامان ماشین عروس دیروز داشتم سبزی تمیز میکردم رفت چند تا کارد اورد وقتی نگاه کردم با صحنه پایین روبرو شدم ...
9 دی 1392

هدیه تولد

   این هدیه زیبا از طرف دوست وبلاگیمون مامان بردیا جون تقدیم به بردیا جون و مامانش ...
9 دی 1392

چند روز مانده به تولد

پسر گلم کمتر از سه روز دیگه به تولدت باقی نمونده سه سال پیش این روزها رو لحظه شماری میکردیم برای به دنیا امدنت چه زود میگذرد اصلا باورم نمیشود که سه سال از اون روز گذشته. متین جان دفترچه ی خاطرات قلبمان را که خالی از عشق و یکرنگی بودسرشار از عشق و محبت کردی  ، نازنیم ، زیباترینم حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس می گوییم.   ...
1 دی 1392
1